امید قادرزاده؛ هیرش قادرزاده؛ حسین حسن پناه
دوره 17، شماره 68 ، دی 1395، ، صفحه 97-116
چکیده
الگوها و تجربههای فراغت در کنار آرامشبخشی و غنای شخصی، حاوی کارکردهای اجتماعی تعلق اجتماعی، همبستگی اجتماعی و درک متقابل است و میتواند به مکانیسمی در جهت جذب و ادغام اجتماعی عمل کرده و افراد را ...
بیشتر
الگوها و تجربههای فراغت در کنار آرامشبخشی و غنای شخصی، حاوی کارکردهای اجتماعی تعلق اجتماعی، همبستگی اجتماعی و درک متقابل است و میتواند به مکانیسمی در جهت جذب و ادغام اجتماعی عمل کرده و افراد را به شهروند فعال و یا منفعل بریده از اجتماع بدل کند. این مقاله، با نظر به کارکردها و دلالتهای هویتی گذران فراغت در چارچوب دیدگاه کریس روجک، به واکاوی الگوهای گذران فراغت و تأثیر آن بر هویت ملی جوانان استان کردستان پرداخته است. پژوهش به روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه، در مورد 400 نفر نمونه از جوانان 18 تا 29 سال ساکن در شهرهای سنندج، بانه و قروه انجام گرفت که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدهاند. بر مبنای یافتههای توصیفی، بیش از دو سوم جوانان مورد بررسی، نگرش مثبتی به هویت ملی دارند و میانگین ابعاد سهگانهی هویت ملی، در سطح بالا ارزیابی میشود. همچنین جوانان بیش از یک سوم وقت خود را صرف فراغت کردهاند. بررسی رابطهی الگوهای فراغت با هویت ملی نشان میدهد که فراغت عادی رابطهی مستقیمی با هویت ملی دارد؛ درحالیکه رابطهی فراغت غیرعادی با هویت ملی معکوس است. رابطه الگوهای فراغت با ابعاد هویت ملی بیانگر آن است که الگوهای فراغت عادی و غیرعادی بیشترین تأثیر را بر بُعد جذب درونگروهیِ هویت ملی دارد. در میان ابعاد فراغت غیرعادی، بُعد نابهنجار بیشترین اثر منفی بر بعد جذب درونگروهی و اشتراک درونگروهی دارد.